يكي در رستوران غذاش رو ميزاره رو ميز و ميره دستشويي ، واسه اينكه كسي به غذاش دست نزنه يك يادداشت مينويسه ميزاره كنارش و زيرش رو امضاء ميكنه قهرمان بوكس ،بعد مياد ميبينه غذاش نيست و جايش يك يادداشته كه نوشته: من غذات رو بردم امضاء قهرمان دو (دوندگي )
آقاهه شهردار ميشه صبح زود جهت افتتاح پروژه ساختماني ميره ، نصف شب خاك آلود و خسته برميگرده خونه ، زنش ميپرسه كجا بودي ؟ ميگه : موقع كلنگ زدن مردم تشويقم كردن منم بدنم گرم شد و زيرزمينش رو كندم .
باسلام- هدف از ایجاد این وبلاگ نشرو گسترش محیطی هرچند مجازی با نشاط و مفرح در بین آحاد جامعه است بلکه به سهم خود توانسته باشم در آرامش روح وروان هموطنانم سهیم باشم.