اطلاعات کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
نویسندگان
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جوک و سرگرمی و آدرس amiralibazvand.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






دیگر موارد

Alternative content


آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 287
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 52
:: باردید دیروز : 530
:: بازدید هفته : 726
:: بازدید ماه : 726
:: بازدید سال : 833
:: بازدید کلی : 45765
انسان خوب بمان

فروغ فرخزاد :


چقدر هفتاد ٬ هشتاد سال کم است برای دیدن تمام دنیا!!!


برای بودن با تمام مردم دنیا!!!


چقدر حیف است که من میمیرم و غواصی در عمق اقیانوس ها را تجربه نمیکنم!!!


میمیرم و حداقل یکبار زمین را از روی کره ماه نمیبینم!!


دلم میخواست چند کلیسا معبد و مسجد بزرگ جهان را میدیدم !!!


و دلم میخواست یکبار هم که شده از ارتفاعی بلند پرواز میکردم!!


دلم میخواستهای من زیادند٬


بلندند٫


طولانی اند٫


اما مهمترین دلم میخواست های من این است که:


انسان باشم٬ انسان بمانم و انسان محشور شوم!!!


چقدر وقت کم است تا وقت دارم باید مهر بورزم ٫ وقت کم است باید خوب باشم!!!مهربان باشم!!!


و دوست بدارم همهٔ زیبایی ها را!!!


می گویند : انسان های خوب به بهشت می روند٫ اما من میگویم٫ انسان خوب هر جا که باشد ٫ آنجا بهشت است!!!!

تعداد بازدید از این مطلب: 99
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : امیرعلی بازوند
تاریخ : جمعه 22 اسفند 1393
نظرات
یا حق

خداوندکلاغ و طوطی رادریک شب هردو را سیاه و زشت آفرید.

طوطی اعتراض کرد زیباوقشنگ شد.ولی کلاغ به رضای خداقانع شد.


حالاکلاغ آزاداست. ولی طوطی در قفس.

پس راضی باشيد به رضای خدا

پیامی ازطرف خدا: إمروز همه مسائلت رابه من بسپار.من آنهاراحل میکنم.

تنها آرام باش وشادزندگی کن.اینگونه بیشتر دوستت دارم


.روی هرپله که باشی خدا یه پله ازتو بالاتره،نه بخاطراینکه خداست

بخاطراینکه دستت روبگیره..


هرگاه خداوند تورابه لبه پرتگاه هدایت کردبه خداوند اطمینان کن

چون یاتوراازپشت خواهدگرفت یابه توپروازکردن خواهدآموخت.

تعداد بازدید از این مطلب: 55
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

نویسنده : امیرعلی بازوند
تاریخ : جمعه 22 اسفند 1393
نظرات
انصاف بدیم

اگر بعد از هر لبخند خدا را شکر نکنی

روا نیست بعد از هر اشکی

از او گلایه کنی

تعداد بازدید از این مطلب: 66
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : امیرعلی بازوند
تاریخ : یک شنبه 17 اسفند 1393
نظرات
یادی از فریدون مشیری

 

فریدون مشیری:

عاشقم.....

اهل همین کوچه ی بن بست کناری ،

که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ،

تو کجا ؟

کوچه کجا ؟

پنجره ی باز کجا ؟

من کجا ؟

عشق کجا؟

طاقتِ آغاز کجا ؟

تو به لبخند و نگاهی ،

منِ دلداده به آهی ،

بنشستیم

تو در قلب و

منِ خسته به چاهی......

گُنه از کیست ؟

از آن پنجره ی باز ؟

از آن لحظه ی آغاز ؟

از آن چشمِ گنه کار ؟

از آن لحظه ی دیدار ؟

کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت ،

همه بر دوش بگیرم

جای آن یک شب مهتاب ،

تو را یک نظر از کوچه ی عشاق ببینم..

به كسي كينه نگيريد

دل بي كينه قشنگ است

به همه مهر بورزيد

به خدا مهر قشنگ است

دست هر رهگذري را بفشاريد به گرمي

بوسه هم حس قشنگي است

بوسه بر دست پدر

بوسه بر گونه مادر

لحظه حادثه بوسه قشنگ است

بفشاريد به آغوش عزيزان

پدر و مادر و فرزند

به خدا گرمي آغوش قشنگ است

نزنيد سنگ به گنجشك

پر گنجشك قشنگ است

پر پروانه ببوسيد

پر پروانه قشنگ است

نسترن را بشناسيد

ياس را لمس كنيد

به خدا لاله قشنگ است

همه جا مست بخنديد

همه جا عشق بورزيد

سينه با عشق قشنگ است

بشناسيد خدا

هر كجا ياد خدا هست         هر كجا نام خدا هست        سقف آن خانه قش

تعداد بازدید از این مطلب: 128
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : امیرعلی بازوند
تاریخ : جمعه 8 اسفند 1393
نظرات
در همه حال می شود خوب بود

 

مرد فقیری از خدا سوال کرد: چرا من اینقدر فقیر هستم؟

خدا پاسخ داد: چون یاد نگرفته ای که بخشش کنی!

مرد پاسخ داد: من چیزی ندارم که ببخشم...

خدا پاسخ داد: چرا!!!! محدود چیزهایی داری!

یک صورت که میتوانی لبخند بر آن داشته باشی!

یک دهان که می توانی از دیگران تمجید کنی وحرف خوب بزنی!

یک قلب که می توانی بروی دیگران بگشایی!

چشمانی که میتوانی با آنها به دیگران با نیت خوب نگاه کنی!

فقر واقعی فقر روحــــی ست.

دل آدم ها خیلی ساده گرم میشود:

به یک دلخوشی کوچک،

به یک احوالپرسی ساده،

به یک دلداری کوتاه،

به یک تکان دادن سر، یعنی تو را می فهمم...

به یک گوش دادن خالی، بدون داوری و نظر دادن،

به یک همراه شدن کوچک،

به یک پرسش: روزگارت چگونه است؟

به یک دعوت کوچک، به صرف یک فنجان قهوه!

به یک وقت گذاشتن برای تو،

به شنیدن یک کلمه؛ من کنارت هستم،

به یک هدیه ی بی مناسبت،

به یک دوستت دارم بی دلیل،

به یک غافلگیری،

به یک خوشحال کردن کوچک،

به یک نگاه،

به یک شاخه گل،

فقط همین...

سخت نیست...

ببخشید تا کائنات ببخشد.

تعداد بازدید از این مطلب: 57
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : امیرعلی بازوند
تاریخ : دو شنبه 27 بهمن 1393
نظرات
داستانی زیبا

وقتی از او پرسیدند که چطور است که او غمگین نیست، او جواب داد: «چرا باید احساس بدی داشته باشم؟

جوانی بود که عاشق دختری بود. دختر خیلی زیبا و زرق و برق دار نبود، اما برای این جوان همه چیز بود

. جوان همیشه خواب دختر را می‌دید که باقی عمرش را با او سپری می‌کند. دوستان جوان به او می‌گفتند:

«چرا اینقدر خواب او را می بینی وقتی نمی‌دانی او اصلاً عاشق تو هست یا نه؟

اول احساست را به او بگو و ببین او تو را دوست دارد یا نه.»
جوان فکر می‌کرد دختر او را دوست دارد. دختر از اول می‌دانست که جوان عاشق اوست.

یک روز که جوان به او پیشنهاد ازدواج داد، او رد کرد. دوستانش فکر کردند که او به هم خواهد ریخت

و به مواد اعتیادآور روی خواهد آورد و زندگیش تباه خواهد شد. اما با تعجب دیدند که او اصلاً افسرده و غمگین نیست.

وقتی از او پرسیدند که چطور است که او غمگین نیست، او جواب داد: «چرا باید احساس بدی داشته باشم؟

من کسی را از دست دادم که هرگز عاشق من نبود و او کسی را از دست داده است که واقعاً عاشق او بود.»
به دست آوردن عشق واقعی سخت است. عشق یعنی خود را فدای دیگری کردن بدون هیچگونه چشم‌داشتی،

و اگر فردی این را رد می‌کند، اوست که مهم‌ترین چیز در زندگی را از دست داده است.

پس هرگز احساس افسردگی و دل‌شکستگی نداشته باشید.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 81
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : امیرعلی بازوند
تاریخ : شنبه 25 بهمن 1393
نظرات
یاد بگیریم

تابحال برایتان پیش آمده   کنجکاو شوید. بدانیدچرا
شیر را سلطان جنگل میگویند؟


در حالی که نه  بدن ورزیده چون  گوریل ، نه  قدرت بازو خرس، نه سرعت پلنگ ، 

نه خیز آهو ،نه درندگی گرگ،نه شکمبارگی کفتار و نه

حیله گری روباه و نه....
داشته باشد چه چیز سبب این عنوان برای شیر شده است؟


شیر را بدلیل خصایص رفتاری که دارد سطان  جنگل میگویند زیرا

شیر تا گرسنه نباشد شکار نمیکند (درنده خو نیست)


در وقت گرسنگی شکاری به اندازه نیازش را انتخاب میکند و نه بیشتراز نیازش(طماع نیست)

در بین حیوانات قویترین را برای صید انتحاب میکند(ضعیف کش نیست)

از میان حیوانات ماده های بار دار را انتحاب نمیکند(رحم وشفغت دارد)

بعد از شکار اول اجازه میدهد خانواده تغذیه کنند(از خود گذشتگی دارد)

هیچگاه مانده غذا خودرا دفن و یا دور از دسترس سایر حیوانات نمیگذار( بلند نظر و سفره گذار است)

و آخر بوقت کهولت و مریضی از گله جدا میشود تا مزاحم آنها  نباشد.

 

شیر باشید. 

(برگرفته از یک دوست )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 77
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : امیرعلی بازوند
تاریخ : پنج شنبه 23 بهمن 1393
نظرات
لطیفه ای جالب

 

ﻟﻄﯿﻔﻪ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺑﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡﺑﺮﺯﯾﻞ ﺭﻭﺍﺝ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﺮﺷﯽ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺩﻭﻟﺘﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺩﻫﺪ .

ﺩﻭ ﺷﯿﺮ ﺍﺯ ﺑﺎﻍ ﻭﺣﺸﯽﻣﯽﮔﺮﯾﺰﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍﻫﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ .

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﯿﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﯾﮏﭘﺎﺭﮎ ﺟﻨﮕﻠﯽ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺁﻥﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻓﺸﺎﺭ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﺭﻫﮕﺬﺭﯼ ﺭﺍ

ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﺩﺍﻡ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ .

ﻭﻟﯽ ﺷﯿﺮ ﺩﻭﻡ ﻣﻮﻓﻖﻣﯽﺷﻮﺩ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺑﺒﺮﺩ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ ﮔﯿﺮ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﻍ

ﻭﺣﺶ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩﺣﺴﺎﺑﯽ ﭼﺎﻕ ﻭ ﭼﻠﻪ ﺍﺳﺖ .

ﺷﯿﺮ ﻧﺨﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﺗﺶﮐﻨﺠﮑﺎﻭﯼ ﻣﯽﺳﻮﺧﺖ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ‏«ﮐﺠﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺪﺕ ﮐﻪ

ﮔﯿﺮ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩﯼ؟ !

ﺷﯿﺮ ﺩﻭﻡ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽﺩﻫﺪ :

‏« ﺗﻮﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺩﺍﺭﺍﺕﺩﻭﻟﺘﯽ ‏» .

ﻫﺮ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻥ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻫﻢ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﯽﺷﺪ !!!

‏«ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﺪ ﮐﻪ ﮔﯿﺮﺍﻓﺘﺎﺩﯼ؟ !!!

ﺷﯿﺮ ﺩﻭﻡ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽﺩﻫﺪ :

‏« ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎ ﺁﺑﺪﺍﺭﭼﯽﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻡ ‏» ﭼﻮﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻏﯿﺒﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻧﺪ .

ﺑﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ :

ﮐﺘﺎﺏ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎ ﭼﭙﺎﻭﻝ

ﻧﻮﺷﺘﻪ :

ﭘﯿﺘﺮ ﺍﻭﺍﻧﺰ

تعداد بازدید از این مطلب: 46
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : امیرعلی بازوند
تاریخ : شنبه 18 بهمن 1393
نظرات
چند نکته

مردم موهاي صاف شان را فر ميزنند

و آنها كه موي فرفري دارند موي شان را صاف ميكنن

عده اي جلاي وطن كرده به خارج ميروند

وآنها كه خارج هستند و نميتوانند باز گردنند

براي وطن دلشان لك زده و ترانه ها مي سُرايند

مجردها میخواهند ازدواج کنند

متاهل ها میخواهند طلاق بگیرند

عده اي با قرص و دارو از بارداري جلوگيري ميكنن

و عده اي ديگربا دارو ودرمان بدنبال فرزند دار شــــدن هستند

لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ كمي چاق بشوند

وچاقها با مصرف قرص و دارو هر روز سعي در لاغر نمودن  خود دارند

و همواره حسرت لاغري را با خود يدك ميكشند

شاغلان از شغلشان مینالند

بیکارها دنبال شغلند

فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند

ثروتمندان از دغدغه ي نداشتن صفا و خون گرميِ فقرا مینالند

افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند

مردم عادی میخواهند مشهور شوند

سیاه پوستان دوست دارند سفید پوست شوند

سفید پوستان خود را برنزه میکنند

هیچ کس نمیداند تنها فرمول خوشحالی این است :

"قدر داشته هایت را بدان و از آنها لذت ببر"

قانون های ذهنی میگن خوشبختی یعنی"رضایت" مهم نیست چی داشته باشی یا چقدر،

مهم اینه که از همونی که داری

راضی باشى انوقت خوشبختى.

تعداد بازدید از این مطلب: 57
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : امیرعلی بازوند
تاریخ : پنج شنبه 16 بهمن 1393
نظرات
صبر داشته باشیم

تعداد بازدید از این مطلب: 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

نویسنده : امیرعلی بازوند
تاریخ : چهار شنبه 15 بهمن 1393
نظرات
درباره ما
باسلام- هدف از ایجاد این وبلاگ نشرو گسترش محیطی هرچند مجازی با نشاط و مفرح در بین آحاد جامعه است بلکه به سهم خود توانسته باشم در آرامش روح وروان هموطنانم سهیم باشم.
منو اصلی
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید